ماجرای بیهوشی 817 زن در دیدار با امام از زبان راننده خودور امام خمینی ( ره)
تاریخ انتشار: ۱۳ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۷۸۹۷۵۶۶
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ پس از پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال ۱۳۵۷، بهفرمان امام خمینی(ره) همهپرسی بهمنظور تعیین نوع حکومت و «آری» یا «نه» گفتن بهنظام جمهوری اسلامی ایران در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ در سراسر ایران برگزار شد و ۹۸٫۲ مردم طی یک مشارکت گسترده در همهپرسی با دادن رای «آری»، رسماً با استقرار حکومت جمهوری اسلامی در ایران و پایان سلطنت نظام شاهنشاهی موافقت کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه مصاحبه ای با محسن رفیقدوست تنها وزیر سپاه و یکی از چهره های سرشناس قبل و بعد از انقلاب در خصوص سالروز جمهوری اسلامی که رفتهرفته به چهلمین بهار خود نزدیک میشود میخوانید.
ماجرای سوال خبرنگار لوموند از امام در نجف/ پاسخ صریح امام به ناصر میناچی
چه شد که در ماههای آغازین انقلاب و سقوط حکومت شاهنشاهی بحث جمهوری اسلامی به وجود آمد و اساساً این ایده چگونه مورد تدبیر حضرت امام(ره) قرار گرفت؟
در واقع ایدئولوگ و استراتژی ست این انقلاب امام بود. وقتی که ایشان در عراق بودند و اعتراض ها علیه حکومت شاه هم در ایران به اوج خود رسیده و نام امام بُعد جهانی به خود گرفته بود، خبرنگار لوموند در مصاحبه با حضرت امام در نجف همین سوال شما را مطرح میکند و میپرسد نقشه راه و استراتژی شما برای آینده ایران و نوع اداره حکومت کشور چیست؟ «ما برای اداره حکومت آینده سیره انبیا و اولیا را در پیش خواهیم گرفت یعنی قال الله- قال رسولالله و قال صادق و قال باقر و چیز دیگری نیست».
مشابه همین پرسش را خبرنگاران در پاریس از ایشان سوال میکنند و بازهم امام همین پاسخ را مطرح میکنند. اما در رابطه با قیام حضرت امام علیه حکومت شاه یک خاطره با شما میخواستم مطرح کنم.
«ناصر میناچی» از اعضای جبهه ملی(وزیر تبلیغات دولت موقت بعد از انقلاب) در پاریس ملاقاتی با امام داشتند و به ایشان گفتند؛ حضرت آقا رژیم شاه مردم را میکشند و مثل برگ درخت به زمین میریزند امام فرمودند «خوب نکشند، تائید میکند مردم بهواسطه اعلامیههای شما ضد نظام شاه قیام کردهاند بازهم امام میفرمایند خوب مردم گوش نکنند، من همان قال الله و قال رسولالله را برای مردم تبیین میکنم و چیز دیگری جز این نمیگویم و لذا مردم پیام را درک میکنند و بهواسطه آن علیه رژیم به پا خاستهاند حتی اگر یک نفر در ایران باقیمانده باشد من همین حرفها را میزنم».
در واقع باید گفت امام خیلی چیزها را میدانستد و نسبت به بسیاری از مسائل اشراف داشتند که هیچکس به آنها واقف نبود. لذا از همان ابتدا که انقلاب پیروز شد، با درایت و آیندهنگری که امام از خود نشان دادند اعلام کردند «نوع حکومت آینده جمهوری اسلامی ایران است نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم».
این کلام امام در آن مقطع بسیار تاثیرگذار بود چون صداهای مختلفی از جامعه شنیده میشد. عدهای در کشور شعار جمهوری ایرانی سر میدادند گروهی هم از جمهوری دموکراتیک سخن میگفتند جریانهایی هم بودند که نگاههای چپ مارکسیستی و... به نوع حکومت داشتند اما ذکاوت و هوشمندی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران مانع از ایجاد تفرقه و نفاق بین احزاب و دستههای سیاسی شد و این مسئله از ایجاد هرجومرج که شاید مدنظر دشمنان نظام هم بود جلوگیری کرد.
روز رفراندوم به فاصله چند ساعت پس از رای ریزی درخواست صندوق کردیم
آیا درروند اجرایی رفراندوم نقشی ایفا کردید؟
اولاً همینکه امام 50 روز پس از پیروزی انقلاب اصل نظام را با اطمینان به رفراندوم گذاشتند بسیار حائز اهمیت است
در روز 12 فروردین 58 است 20 روز از شکیل گیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گذشته بود. ما یک مقری در خیابان پاسداران داشتیم که یک صندوق رای هم برای اخذ آرای همهپرسی دایر نمودیم. تنها چند ساعت از آغاز رایگیری گذشته بود ما درخواست صندوق کردیم چون تا آخر شب مردم برای دادن رای پای صندوق مقر ما حاضر میشدند. درنهایت با 98/2 درصد نظام را انتخاب کردند. بلافاصله امام(ره) فرمان تشکیل مجلس خبرگان و تدوین قانون اساسی را صادر کردند و بهسرعت ایشان مبادرت به تشکیل سایر ارکان نظام نمودند.
یعنی تاسیس این نظام بر پایه دخالت و مشارکت مردم در عرصه سیاسی و طبق شریعت اسلامی شکلگرفته است و به جرات میتوان گفت همه شعارهای ما یعنی استقلال آزادی و جمهوری اسلامی با درصد فراوانی محقق شده است.
به نظر شما در کدام بخش از شعارهای انقلاب اسلامی هنوز جا برای کار بیشتر وجود دارد؟
در شعار استقلال و آزادی بهطور صددرصدی پیروزیم، یعنی هم مستقلیم و شاید تنها کشور مستقل در دنیا ما هستیم و جای دیگری در این حد استقلال دیده نمیشود. از طرفی ما کشوری آزاد محسوب میشویم. بهترین آزادی را ما در انتخابات خود به نمایش میگذاریم.
بنویسید خاتمی، ناطق از صندوق بیرون میآید!
اما بالاخره مردم متاثر از فضای سیاسی کشور تصمیم میگیرند آیا خود همین جریان اجبار به وجود نمیآورد؟
ببینید یک مقطعی مردم اراده کردند و بنیصدر را انتخاب کردند بعد به علت بیکفایتی او را خلع کردند و رجایی را برگزیدند. در دورهای هم حضرت آقا را به ریاست جمهوری انتخاب میکنند. حتی بعدها با همه تبلیغاتی که برای ریاست جمهوری آقای ناطق نوری انجام میشود اما درنهایت آقای خاتمی رئیسجمهور میشود.
حتی برخی از جریانها میگفتند بنویسید خاتمی ولی از صندوق رای اسم ناطق بیرون میآید ولی نتیجه آرا منتج به رئیسجمهوری خاتمی شد. حتی بعد از دولت اصلاحات دولت احمدینژاد روی کار میآید و امروز هم دولت روحانی. یعنی امروز دنیا به وضوح آزادی را در مشارکت سیاسی اجتماعی مردم ایران حس میکند. بهواقع در تنها کشوری که نتیجه قطعی انتخابات توسط مردم رقم میخورد ایران است.
و اما در خصوص جمهوری اسلامی چطور؟
جمهوری اسلامی باید از توان استقلال و آزادی خود بهره برده و برای زندگی و وضعیت معیشتی مردم اقدامات چشمگیری ترتیب دهد. اولاً خیلی کارها برای مردم این نظام کرده اما در مقابل خیلی از کارها هم هنوز روی زمینمانده است.
ما سیاست مستقل خود را داریم و از هیچ کجا تاثیر نمیپذیریم. البته این مهم باوجود اقتدار رهبری انقلاب محقق شده و شاید اگر این نظام مبتنی بر ولایتفقیه نبود و دولتها تصمیمگیرنده نهایی بودند شاید این مسئله دستخوش تغییر میشد. ولی چون در بدو پیروزی انقلاب از وجود مبارک حضرت امام بهرهمند شدیم و بعد از ایشان هم مقام معظم رهبری حضور دارند و انشاءالله تا زمان ظهور مهدی موعد هم باشند و از ولیفقیه مقتدر برخوردار باشیم، لذا مادامی که سیاستهای کلی نظام در اختیار رهبری است این خط مشی تغییر نخواهد کرد.
وجه تمایز امام با رهبران سایر انقلابها
شما 12بهمن 57 راننده بلیزر حامل امام در لحظه ورود به ایران بودید و 12 فرودین 58 هم جمهوری اسلامی ایران رسماً تاسیس شد، با شناختی که از نزدیکی و همراهی با امام دارید به نظر شما چرا ایشان فرمان یک رفراندوم تاریخی و تعیین حکومت توسط مردم را صادر کردند؟
تمام انقلابهای دنیا یا با کودتا شکل میگیرد و یا انقلاب میکنند در آن کشورها سالیان سال انقلابیون اداره کشور را در دست میگیرند تا زمانی فرا رسد و حکومت را به خود مردم واگذار کنند.
اما امام برخلاف رهبران دیگر انقلابها چنین عقیدهای نداشتند چند مثال برای شما میزنم تا مشخص شود تا چه اندازه امام به نقش مردم در عرصه سیاست اهمیت میدادند.
ماجرای بیهوشی 817 نفر از بانوان در دیدار با امام
در چهار روز اول ورود امام در مدرسه علوی که صبح آقایان و بعدازظهر خانمها با امام، وقت ملاقات داشتند، به علت ازدحام زیاد جمعیت بانوان بیهوش میشدند بهگونهای که طی 3 روز 817 نفر از خانمها بیهوش شدند. البته این اتفاق برای آقایان هم رخ میداد اما خیلی کمتر از خانمها.
در این میان برخی مسئولان انتظامات به امام پیشنهاد دادند که ملاقات خانمها را به خاطر این شرایط قطع کنید. ولی حضرت امام در پاسخ به آنها فرمودند؛ شما خیال میکنید که من شاه را از مملکت بیرون کردم، اعلامیه و سخنرانیهای من شاه را بیرون کرد، خیر مبارزات شماها شاه را بیرون کرد، همین بانوان محترمه شاه را از کشور بیرون کردند. بروید وسایل آسایش آنها را فراهم کنید. لذا ما فراخوان کردیم و انتظامات خانمها را برای آنها تشکیل دادیم.
اول حاج احمد آقا بعد هم من بیهوش شدم
همانطور که عنوان شد شما راننده بلیزر حامل امام در 12 بهمن 57 بودید خاطرهای که فکر میکنید در این خصوص به آن اشاره نکرده یا کمتر اشارهکردهاید را برای ما بازگو کنید.
با خنده... من دراینباره تاکنون 40 هزار بار صحبت کردم اما آنچه برای خودم تابهحال بهعنوان یک خاطره مهم از آن روز باقی مانده، این است که، همه شنیدند خبرنگار در هواپیما یعنی قبل از رسیدن امام به تهران از ایشان سوال میکند شما بعد از 15 سال اینطور پیروزمندانه به وطن بازمیگردید چه احساسی دارید امام جواب میدهند؛ هیچی.
تنها چیزی که من در خودرو از امام نمیدیدم هیجان بود. ولی روی بنده و حاج احمد آقا(یادگار امام) آنقدر هیجان اثر داشت که قبل از من ایشان نرسیده به بهشتزهرا(برای ایراد سخنرانی امام) غش کرد و بیهوش افتاد، من هم چون پوستکلفت تر بودم و ماموریتم از احمد آقا مهمتر بود و باید حضرت امام را به بهشتزهرا میرساندم پس از انتقال ایشان به هلیکوپتر(برای عزیمت به بهشتزهرا) بیهوش شدم.
آیا احتمال تهدید و یا سوءقصد به جان امام در لحظه ورود به ایران میرفت؟
اصلاً 1 در میلیارد فکر نمیکردیم. بعداً با خودمان گفتیم واقعاً در این مورد هیچ فکری هم نکردیم که ممکنه اتفاقی بیفتد.
مهمترین دستاوردهای جمهوری اسلامی بعد از 4 دهه
باگذشت 4 دهه از عمر نظام مهمترین دستاوردهای جمهوری اسلامی را در چه زمینههایی قابلذکر میدانید و فکر میکنید در کجاها هنوز کارداریم؟
همانطور که اشاره کردم در شعار استقلال و آزادی 100 درصد پیروز شده ایم اما در جمهوری اسلامی هم توفیقات زیادی داشتیم اما کار هم برای انجام زیاد داریم.
مثلاً؟
قبل از انقلاب در بخش اقتصادی و معیشت مردم ما 90 هزار روستا داشتیم که در 3 هزار روستای خاننشین برقرسانی صورت گرفته بود. الان با گذشت چند دهه از انقلاب ما حتی روستایی با 10 خانوار هم نداریم که از نعمت برق برخوردار نشده باشد.
قبل از انقلاب کشور 400 هزار دانشجو داشت الان(با خنده وای به حال من) این تعداد به 4 میلیون دانشجو رسیده و نمیدانیم با آنها چه کنیم. از طرفی 18 سال پیش رتبه علمی ما در دنیا 143 بود اما با یک فرمان مقام معظم رهبری که چون خوشبختانه دولت هم در این رابطه نقشی نداشت امروز رتبه علمی ما به 14 جهانی کاهشیافته است البته در دو سال اخیر در این خصوص درجا زدهایم و نمیدانیم چرا و باید علت را پیگیری کنیم.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۸۹۷۵۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ناخدا صمدی: امام خمینی(س) اردیبهشت 58 فرمودند «ارتش باید بماند»/ پیش از آن پرسنل ارتش در پادگانها امیدی به فردای خود نداشتند/ ابراهیم متقی: خلیج فارس یکی از حوزههای اصلی تهدید بوده، هست و خواهد بود
همایش روز ملی خلیج فارس عصر امروز(دوشنبه 10 اردیبهشت ماه) در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جماران، ناخدا هوشنگ صمدی در این مراسم گفت: 22 بهمن سال 57 انقلاب بزرگ اسلامی ما به ثمر رسید. ارتش ایران که قبل از انقلاب پنجمین ارتش جهان بود، مورد صدمات بسیار زیادی قرار گرفت. معاندین شعار انحلال ارتش را میدادند یا ارتش بی طبقهبندی توحیدی میخواستند. ولی امام خمینی(س) اردیبهشت 58 فرمودند که «ارتش باید بماند». ارتش فهمید که باید بماند؛ چون پیش از آن پرسنل ارتش در پادگانها امیدی به فردای خود نداشتند و سرنوشت آنها نامشخص بود.
وی یادآور شد: در روزهای اول انقلاب مدیریتهای رده بالای ارتش شامل ارتشبد، سپهبد، سرلشکر و سرتیپ از ارتش رفتند و رده میانی ارتش سرهنگ، سرهنگ دو و سرگرد به نام «افسران ارشد»، به خواسته یکی از نمایندگان مجلس 13 هزار نفر تسویه شدند. این نماینده تقاضای انحلال تیپ نوهد را داشت. تیپ نوهد یکی از برجستهترین افراد نیروی زمینی است. این فرد نه اطلاع از سازمان این تیپ داشت و نه اطلاع از وظایف سازمانی آن داشت، فقط میخواست منحل شود. شهید بزرگوار چمران در مجلس از این موضوع ممانعت کرد. بعد از این جریان ارتش تقریبا نیمه ایستاده بود.
ناخدا صمدی اظهار داشت: 15 خرداد 58 غائله عرب در اهواز شروع شد. اول به عنوان کار فرهنگی ثبتنام کردند و بعد آرام آرام به یک گروه نظامی تبدیل شد. یک مقداری نا به سامانی در خرمشهر به جریان افتاد. استاندار خوزستان دریادار مدنی، فرمانده نیروی دریایی هم بود، به گردان تکاوران دستور داد که یک واحد برای تأمین امنیت خرمشهر به کمک شهربانی بفرستیم. 35 نفر به فرماندهی یک افسر و بلافاصله 35 نفر با سلاح سنگین برای کمک به ژاندارمری در پاسگاههای بین شلمچه و خرمشهر رفتند. یک واحد 35 نفره هم برای تأمین امنیت بندر امام اعزام شد و یک واحد هم با سلاح سنگین از خرمشهر به آنجا رفت.
وی با اشاره به اینکه این واحدها روزانه از تحرکات دشمن گزارش میدادند، تصریح کرد: گزارشها بررسی و شورای ستادی انجام میشد و به تهران میرفت. تهران به ارتش و ستاد ارتش به سیاسیون اطلاع میداد، ولی متأسفانه سیاسیون قبول نمیکردند. با همین وضعیت ارتش پیش رفت. اسفند 58 عراق در شمال خلیج فارس یک مانور دریایی 10 روزه تشکیل داد. ستاد نیروی دریایی بوشهر و خرمشهر را مسئول کرد ابن مانور را زیر نظر بگیرد. بعد از پایان این مانور مسائل بررسی و به تهران گزارش شد. با یک جمله معتبر نظامی نوشتیم که «قرائن نشان میدهد دشمن برای جنگ آماده میشود».
ناخدا صمدی ادامه داد: این مسائل از ستاد ارتش به سیاسیون منتقل شد و متأسفانه سیاسیون به هیچ وجه قبول نمیکردند. صحبتشان این بود که بیشترین پرسنل عراق شیعه است و انقلاب را هم به ما تبریک گفتند و لذا به ما حمله نخواهند کرد. ارتش فروردین ماه یک مانور یک ماهه در شمال خلیج فارس تشکیل داد و فرماندهان متوجه نقاط ضعف و قوت واحدشان شدند. از 18 اردیبهشت 59 آمادهباشها در ارتش آغاز شد و ارتش آماده جنگ بود. 10 بخشنامه برای ارتش صادر شد که همه در مسیر تشعیف ارتش بود؛ یکی تنزل خدمت سربازی از دو سال به یک سال بود.
وی اظهار داشت: نیروی دریایی ارتش 200 فروند موشکانداز تندرو از فرانسه خریداری کرده بود. رئیس دولت موقت و وزیر امور خارجه، از نظر من خائن، گفتند اینها را لازم نداریم. التماس کردیم که این کشور نیروی دریایی قوی میخواهد. 1800 کیلومتر مرز دریایی فقط در جنوب داریم. باز هم آقایان قبول نکردند و 200 فروند به عربستان سعودی رفت؛ پولش را ما دادیم و آنها استفاده کردند. در آغاز جنگ ما از این موشکاندازها فقط 10 فروند داشتیم و در شصت و هفتمین روز جنگ پرونده نیروی دریایی عراق بسته شد؛ اگر 200 فروند داشتیم چه میشد؟ شما قضاوت کنید.
ناخدا صمدی تأکید کرد: 26 مرداد 59 طرح عملیاتی جدید تصویب شد و به واحدها ابلاغ شد. فرمانده ناو تیپ هشتم در خرمشهر تصمیم گرفت ناوهای خودش را از اسکله خرمشهر جدا کند و به شمال خلیج فارس ببرد و جایی که طرح نشان داده، مستقر کند. دوم شهریور ناو نقدی با دو فروند سوخو عراقی در شمال خلیج فارس روبرو شد و بلافاصله هر دو سوخو را پایین آورد. این غافلگیری است یا جنگ است؟ پس ما از روز دوم شهریور در منطقه با دشمن درگیر هستیم؛ جلو میرویم و واحدها برای عملیات آماده میشوند. 23 شهریور دژبان از فرودگاه بوشهر به من زنگ زد که جانشین فرمانده نیروی دریایی الآن پیاده شده است. پرسیدیم مأموریت چیست؟ گفت آمدهام اینجا اولین قرارگاه مقدم جنگ دریایی را در بوشهر درست کنیم. 31 شهریور که حمله عراق شروع شد، نیروی دریایی در بوشهر آماده عملیات بود و اولین امریه به نام تکاوران صادر شد.
وی در پایان گفت: وضعیت درگیری ما با عراق به اینجا خاتمه پیدا نمیکند. در تمام طول مدتی که من در ارتش هستم میدانم که ما با عراق دشمنی داشتهایم. 1432 در شیراز دوره مقدماتی میدیدم و اساتید در درسهای تاکتیکی همیشه میگفتند دشمن در غرب است. ما قبل از انقلاب تهدید دیگری از شمال داشتیم و همه اینها را خرجگذاری کرده بودیم و این طرف هم همین کار را کردیم. بین طلائیه و شلمچه 90 کیلومتر راه است؛ ما هر سال دو مانور تابستانی و زمستانی در این منطقه داشتیم. ارتش وقتی موقعیت را دید متوجه شد که اینجا بهترین راه برای ورود عراق است و محلی به نام «گردان دژ» در اینجا درست کرد و 32 سنگر در این 90 کیلومتر درست شد که تا زمان انقلاب هم بود.
به گزارش خبرنگار جماران، ابراهیم متقی، رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، نیز در این مراسم گفت: جنگ خط سیاسی نمیشناسد؛ یک امر واقعی و ضرورت اجتنابناپذیر برای کشور است و دفاع هیچگاه خط بردار نیست. اگر مباحث ژئوپلیتیکی را ما امروز درک نکنیم، فردا تهدیدات گریبان ما را خواهد گرفت. اگر امروز کسانی که واقعا درک راهبردی، روح ملی و تفکر مقاومت دارند را نادیده بگیریم، طبیعی است که در آینده با چالشهای بیشتری رو به رو خواهیم شد.
وی با تأکید بر اینکه مسأله مربوط به خلیج فارس امروز یک موضوع بینالمللی است، تصریح کرد: همواره انگلیسیها دنبال این بودهاند که موقعیت ایران را در محیط منطقهای کوچک کنند و کاهش بدهند. دانشجویان سیاست بدانند که آینده این اندیشه فراروی شما هم خواهد بود. تفکر انگلیسی از قرن نوزدهم بحث «تفرقه بیانداز و حکومت کن» بود. بسیاری از جنگهایی که در محیط منطقهای شکل میگیرد، یک نوع زمینه تاریخی بر اساس یک راهبرد قدرتهای بزرگ را دارد.
متقی افزود: نکته دومی که وجود دارد این است که هر گاه انقلابی به وجود آمده، جنگ اجتنابناپذیر بوده است. چون انقلابها قادر خواهند بود که موازنه قدرت را تغییر بدهند و ایران میتوانست موازنه قدرت را در فضای صلحآمیز محیط اجتماعی منطقه دگرگون کند. اما اندیشه عراقی بعثی مبتنی بر مقابله با ایران بود. عراقیها ناسیونالیسم عرب را بازتولید کردند و در فضایی که ایران روزهای سخت انقلاب را میگذراند، به کار گرفتند.
وی تأکید کرد: کودتای نوژه، کودتای ساختگی آمریکاییها بود که هم خودشان طراحی کردند و هم خودشان اطلاعات را به ایران دادند و منوچهر قربانی فر هم یکی از کارگزاران این مجموعه بود. به دلیل اینکه مزیت نسبی ایران که نیروی هوایی بود را قبل از اقدامات و عملیات عراقیها تضعیف کنند. مراقب باشید که برخی از مواقع ما در تله قرار میگیریم. تلهگذاری یکی از کارهای قدرتهای بزرگ است؛ برای اینکه هزینههای راهبردی خودشان را کاهش بدهند. لذا این جنگ یک امر اجتنابناپذیر بود.
رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران اظهار داشت: صدام به متفکران عرب گفت این شرایط تاریخی بهترین دورانی است که جهان عرب میتواند بر ایران غلبه کند. چون ساخت اجتماعی پراکنده است و ارتش در یک وضعیت تجزیه شده است. چیزی به عنوان انضباط اجتماعی وجود نداشت. هر روز یک گروه نظامی علیه فرماندهان ارتش تظاهرات میکردند. فقط از بیرون نبود که یک عده کمر به شکستن اقتدار ارتش داشتند؛ متأسفانه در دورانی که انقلاب شکل میگیرد، هیجان و احساس به وجود میآید و از داخل همافران میآمدند و در دانشگاه تهران تظاهرات میکردند. ساخت اجتماعی ایران هم در یک وضعیت جدال قرار داشت. هر روز دانشگاه تهران درگیر مسائل فرعی بود و در دانشکده حقوق ما بیش از 30 گروه سیاسی فعالیت داشتند. طبیعی است که سرویسهای اطلاعاتی این ساختار تجزیه شده را درک کنند و گزارش بدهند.
وی افزود: به یاد دارم که مسعود رجوی اسفند 57 در زمین چمن دانشگاه تهران صحبت کرد و به مهندس بازرگان گفت اگر ارتش را منحل نکنید و فردا کودتا شود، مقصر شما هستید؛ بازرگان و حضرت امام مقاومت کردند و کسانی که اندیشه راهبردی داشتند در ساختار سیاسی ایران مقاومت کردند. افرادی مثل شهید بهشتی، مرحوم هاشمی رفسنجانی و مقام معظم رهبری کسانی بودند که در نگاهشان حفظ ارتش قوت گرفت اما از داخل ضعیف شده بود.
متقی در پایان با تأکید بر اینکه پیچیدگی سیاست به این است که ما در تله تاکتیکی قرار نگیریم، گفت: خلیج فارس یکی از حوزههای اصلی تهدید بوده، هست و خواهد بود. تقسیمبندی ژئوپلیتکی پایدارتر از تقسیمبندی کنش سیاسی است. جدال علیه ایران یا از حوزه این منطقه خلیج فارس خواهد بود و یا پاسخ به دشمن از این حوزه خواهد بود. من امیدوارم حسی که در دوران جنگ وجود داشت دوباره در این کشور زنده شود. دورههای انشقاق، جدایی و همبستگی را خود من دیدهام. امروز روزگار خوبی نیست و ان شاء الله شرایطی ایجاد شود که حس همبستگی برای تقویت امنیت ملی و یکپارچگی ساختاری حاصل شود.